آیینه پرسید که چرا دیر کرده است نکند دل دیگری او را سیر کرده است خندیدم و گفتم او فقط اسیر من است تنها دقایقی چند تأخیر کرده است گفتم امروز هوا سرد بوده است شاید موعد قرار تغییر کرده است.
گفتم از عشق من چنین سخن مگوی گفت خوابی سالها دیر کرده است در آیینه به خود نگاه میکنم ـ آه! عشق تو عجیب مرا پیر کرده است راست گفت آیینه که منتظر نباش او برای همیشه دیر کرده است خندید به سادگیم آیینه و گفت احساس پاک تو را زنجیر کرده است
.....روزی که دلم پیش دلت بود گرو دستان مرا سخت فشردی که مرو روزی که دلت به دیگری مایل شد کفشان مرا جفت نمودی که برو...............بودیم و کس پاس نمیداشت باشد که نباشیم بدانند که بودیم..................اخه بی قبله عشق نماز عاشق چی میشه؟ اخر غصه چشات سهم چشای کی میشه؟............... هزار بار قسم خوردم که دیگه اسم تو را بر زبان نیارم ولى افسوس که اسم تو قسمم بوده...!
دنیا دو روز است یک روز با تو یک روز بر علیه تو ........... روزی که با تو ست مغرور نشو .... روزی که بر علیه توست ما یوس نشو
روزگاریست همه عرض بدن می خواهند / همه از دوست فقط چشم و دهن می خواهند // دیو هستند ولی مثل پری می پوشند / گرگ هایی که لباس پدری می پوشند // آنچه دیدند به مقیاس نظر می سنجند / عشق ها را همه با دور کمر می سنجند // خوب طبیعیست که یکروزه به پایان برسد / عشق هایی که سر پیچ خیابان برسد
رو تو یک حساب دیگه ای می کردم ناراحت نشو ولی تازه فهمیدم که مردم راست می گفتن تو آدم دو رویی هستی.....................................................یه روت ماه یه روت گل یکی از یکی قشنگتر
سه جمله ی زیبا : 1) اگر اولش به فکر آخرش نباشی آخرش به فکر اولش می افتی . 2) لذتی که در فراغ هست در وصال نیست چون در فراغ شوق وصال هست و در وصال بیم فراغ . 3) آغاز کسی باش که پایان تو باشد